A0:  عشقم تویی
قالب وبلاگ

عشقم تویی
به جمع عاشقان خوش آمدید

روزی مردی به خانه آمد و دید که دختر سه سالش قشنگترین و گرانترین کاغذ کادوی موجود در کمد او را تکه تکه کرده است.دخترک با تکه های کاغذ کادو یک جعبه ی کفش قدیمی را ناشیانه تزیین کرده بود.

مرد به خاطر این کار به دخترک پرخاش کرد و گفت که چرا بدون اجازه کاغذ کادوی به آن قشنگی را خراب کرده است.دختر کوچولو آن شب با گریه به رختخواب رفت و خوابید.

فردا صبح وقتی مرد از خواب بیدار شد و چشمهایش را باز کرد،دید دخترک بالای سرش نشسته است.مرد کمی گیج شده بود و پرسید:امروز چه خبره؟؟؟

دختر کوچولو جعبه ی تزیین شده را به طرف او گرفت و گفت : روز تولدته پدر!تولدت مبارک!

مرد تازه یادش آمد و متوجه شد دخترش آن کاغذ را برای تزیین کادوی تولد و استفاده کرده است.باشرمندگی دخترش را بوسید.جعبه را ازش گرفت و درش را باز کرد. اما در کمال تعجب دید که جعبه خالی ست.

مرد با لحن سرزنش باری رو به دخترش کرد:جعبه ی خالی که هدیه نمی شه!باید توش یه چیزی میذاشتی!

دخترک با تعجب به صورت پدرش خیره شد و گفت:اما این جعبه خالی نیست.

من دیشب هزار تا بوسه ،توش گذاشتم تا هر وقت دلت برام تنگ شد یک از اونا رو برداری و استفاده کنی.

از آن روز به بعد ، پدر همیشه آن جعبه را همراه خودش داشت و هر وقت دل تنگ دخترش میشد در آن را باز میکردد و با برداشتن یک بوسه ،آرام میگرفت.هدیه کار خودش را کرده بود.

میخوایی توهم یکی از این جعبه ها داشته باشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به کلبه ی عشق من خوش آمدید .
نويسندگان
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 72
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1




 cache01last1392270044